نظریه پرستاری کالیستا روی در پرستاری
نظریه روی، همچنین به عنوان مدل سازگاری روی شناخته می شود، توسط کالیستا روی، نظریه پرداز پرستاری، به عنوان چارچوبی برای هدایت عمل و تحقیق پرستاری ایجاد شد. این نظریه بر فرد به عنوان یک سیستم تطبیقی متمرکز است و بر روابط متقابل بین فرد، محیط و فرآیند سازگاری تأکید دارد. این یک رویکرد جامع برای درک چگونگی پاسخ افراد به محرک های مختلف و تلاش برای سلامتی مطلوب ارائه می دهد. اگر هنوز عضو کانال تلگرام آمادگی دکتری پرستاری نشدید، «اینجا را کلیک کنید»
Table of Contents
Toggleمفاهیم کلیدی نظریه روی:
1. شخص: تمرکز اصلی نظریه، فرد است که به عنوان یک سیستم انطباقی کل نگر متشکل از ابعاد فیزیولوژیکی، روانشناختی، جامعه شناختی و معنوی در نظر گرفته می شود. فرد یک سیستم باز است که دائماً با محیط خود در تعامل است.
2. محیط: محیط شامل همه شرایط، شرایط و تأثیرات درونی و بیرونی است که فرد را احاطه کرده است. هم از عوامل درونی (مانند فرآیندهای فیزیولوژیکی و احساسات) و هم از عوامل خارجی (مانند خانواده، فرهنگ و وضعیت اجتماعی-اقتصادی) تشکیل شده است.
3. سازگاری: سازگاری فرآیندی است که طی آن افراد برای حفظ تعادل و رسیدن به حالت تعادل به محرک های محیطی پاسخ می دهند. این شامل مکانیسم های مقابله ای فرد و توانایی آنها برای سازگاری با تغییرات محیطی است.
4. محرک ها: محرک ها عوامل درونی یا بیرونی هستند که بر سازگاری فرد تأثیر می گذارند. آنها را می توان به محرک های کانونی، زمینه ای و باقیمانده طبقه بندی کرد. محرک های کانونی محرک های فوری و مستقیمی هستند که توجه فرد را می طلبند. محرکهای زمینهای عوامل زمینهای گستردهتر هستند که بر پاسخ فرد تأثیر میگذارند، در حالی که محرکهای باقیمانده، محرکهای باقیمانده و کمتر برجسته هستند.
5. پرستاری: پرستاری به عنوان یک حرفه کمکی تلقی می شود که سازگاری را ارتقا می دهد و از افراد در دستیابی به سلامت مطلوب حمایت می کند. پرستاران پاسخهای انطباقی فرد را ارزیابی میکنند، محرکهای مؤثر بر سازگاری را شناسایی میکنند و برای تقویت رفتارهای سازگارانه مداخله میکنند. هدف پرستاری تسهیل سازگاری فرد از طریق ارتقای سلامت، پیشگیری از بیماری و ارائه مراقبت در حین بیماری یا بهبودی است.
6. حالت های تطبیقی: نظریه روی چهار حالت تطبیقی را توصیف می کند که از طریق آنها افراد به محرک ها پاسخ می دهند:
– حالت فیزیولوژیکی: بر پاسخ های بیولوژیکی فرد مانند فرآیندهای فیزیولوژیکی، نیازهای اساسی و سلامت جسمانی تمرکز می کند.
– حالت خودپنداره: شامل ادراک فرد از خود، هویت، عزت نفس و تصویر بدنی خود است.
– حالت عملکرد نقش: به توانایی فرد در ایفای نقش های مختلف اجتماعی مانند والدین، همسر، کارگر یا دانش آموز مربوط می شود.
– حالت وابستگی متقابل: روابط و تعاملات فرد با دیگران از جمله خانواده، دوستان و جامعه را بررسی می کند.
7. فرآیند پرستاری: فرآیند پرستاری برای اعمال نظریه روی در عمل استفاده می شود. این شامل ارزیابی، تشخیص، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی مداخلات پرستاری بر اساس پاسخ های انطباقی فرد و محرک های شناسایی شده است.
نظریه روی چارچوبی جامع برای درک پویایی پیچیده بین افراد و محیط آنها فراهم می کند. این به پرستاران کمک می کند تا رفتارهای انطباقی را ارزیابی و ترویج کنند، بهزیستی را افزایش دهند و مراقبت های جامع را در طول عمر به افراد ارائه دهند.
مراحل فرآیند پرستاری در نظریه روی:
در نظریه روی، فرآیند پرستاری به عنوان یک رویکرد سیستماتیک برای ارائه مراقبت و اجرای مداخلات برای ارتقای سازگاری و افزایش رفاه افراد استفاده می شود. فرآیند پرستاری شامل پنج مرحله ارزیابی، تشخیص، برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی است. در اینجا توضیحی از هر مرحله در نظریه روی آورده شده است:
1. ارزیابی:
مرحله ارزیابی شامل جمع آوری داده ها در مورد پاسخ های انطباقی فرد و محرک های موثر بر سازگاری او است. پرستاران اطلاعات مربوط به ابعاد فیزیولوژیکی، روانی، جامعه شناختی و معنوی فرد را جمع آوری می کنند. این شامل انجام مصاحبه، انجام ارزیابی های فیزیکی، بررسی سوابق پزشکی و در نظر گرفتن تجربیات ذهنی فرد است. هدف شناسایی وضعیت سازگاری فعلی فرد، نقاط قوت، چالش ها و زمینه هایی است که نیاز به مداخله پرستاری دارند.
2. تشخیص:
در مرحله تشخیص، پرستاران داده های جمع آوری شده در مرحله ارزیابی را تجزیه و تحلیل و تفسیر می کنند. آنها الگوها، خوشه ها و اختلافات را در پاسخ های انطباقی فرد شناسایی می کنند و تشخیص های پرستاری بالقوه را تعیین می کنند. تشخیصهای پرستاری در نظریه روی بر اساس حالتهای انطباقی فرد و محرکهای خاص مؤثر بر سازگاری فرمولبندی میشوند. این تشخیص ها برنامه ریزی و اجرای مداخلات پرستاری را هدایت می کند.
3. برنامه ریزی:
در مرحله برنامه ریزی، پرستاران با همکاری فرد و سیستم حمایتی او یک برنامه مراقبت جامع را تدوین می کنند. این طرح اهداف و مقاصدی را برای ارتقای سازگاری و دستیابی به سلامت مطلوب تعیین می کند. این مداخلات، راهبردها و اقدامات پرستاری خاص برای رسیدگی به تشخیص های پرستاری شناسایی شده و تسهیل سازگاری فرد را تشریح می کند. این طرح ترجیحات، منابع، باورهای فرهنگی و نیازهای فردی فرد را در نظر می گیرد.
4. اجرا:
در مرحله اجرا، پرستاران مداخلات برنامه ریزی شده را عملی می کنند. آنها مراقبت، حمایت و آموزش لازم را برای کمک به فرد در سازگاری با محیط خود و دستیابی به نتایج دلخواه خود ارائه می کنند. مداخلات پرستاری ممکن است شامل مراقبت فیزیکی، حمایت عاطفی، فعالیت های ارتقای سلامت، آموزش تکنیک های خودمراقبتی، تسهیل ارتباطات و روابط و هماهنگی ارجاع به سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی یا منابع جامعه باشد. پرستاران به طور مداوم پاسخ های فرد را ارزیابی می کنند و در صورت لزوم، مداخلات را اصلاح می کنند.
5. ارزشیابی:
مرحله ارزشیابی شامل ارزشیابی اثربخشی مداخلات پرستاری در ارتقای سازگاری و دستیابی به نتایج مطلوب است. پرستاران وضعیت سازگاری فعلی فرد را با اهداف و مقاصد تعیین شده در مرحله برنامه ریزی مقایسه می کنند. آنها تعیین می کنند که آیا مداخلات موفق بوده اند، تا حدی موفق بوده اند یا نیاز به اصلاح دارند. فرآیند ارزشیابی به پرستاران کمک می کند تا زمینه های پیشرفت، زمینه هایی که نیاز به مداخله بیشتر دارند و هرگونه تغییر در پاسخ های انطباقی فرد را شناسایی کنند. این بازخورد برای اصلاح طرح مراقبت و هدایت مداخلات پرستاری آینده ارائه می دهد.
در طول فرآیند پرستاری، پرستاران یک رابطه درمانی مستمر با فرد، ارائه حمایت، همدلی و حمایت را حفظ می کنند. آنها با فرد، خانوادههایشان و تیم مراقبتهای بهداشتی بینرشتهای برای اطمینان از مراقبت جامع و ارتقای سازگاری و رفاه فرد بر اساس نظریه روی همکاری میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید